امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 13 روز سن داره

مِستر اَمیر |:

بدون عنوان

امروز مامان و بابایی رفتن خرید منم با عاطفه(خواهرم) توی خونه هستم اصلاََ اذیتش نکردم فقط کتاباش رو پاره کردم و وسایلش رو از بالکن پرت کردم بیرون کار خاصی نکردم که ناراحت شه ...
3 مهر 1393

بدون عنوان

من یه پسر خوشمل هستم خیلی خوجل تازگی ها هم این کلمه ها رو میگم (بابا - مامان - آدا - النا - بابادا - نونو - جوجوک - هاپو -) (نی نی - پیشی - توب - مم - هن هن - و ...) ...
3 مهر 1393

بدون عنوان

نام  :  امیر محمد زمان تولد  : 1392/1/14  وزن  :  3500 قد  :  51 cm بیمارستان محل تولد  :  شفا دکتر  :  خانم ضبیانی ...
2 مهر 1393

بدون عنوان

این جا تل مهدیس جون رو روی سرم گذاشتم  این جا روی صندلی کامپیوتر آجی جونم بودم این جا هم لپم رو آب زده بودم یه وقت فک نکنین آب دهنه ...
2 مهر 1393

بدون عنوان

سیزده به در سال 1393 به من  خیلی خوش گذشت ما به جنگل روستای خودمون شکتا رفتیم یه جای قشنگ/یه جای رویایی بافامیل های پدریم رفتیم ...
31 شهريور 1393

دخمل خاله هام

اینا هم دختر خاله های من هستن سمت راست الینا جون سمت چب مهدیس جون الان هم چهار ساله شدن   ...
31 شهريور 1393

بدون عنوان

اینجا باباجی از کربلا اومده بود اینم بنر ما نوه ها من از این ناراحتم که چرا اسمم رو آخر نوشتن خوب عیبی نداره به جاش آدا جون اولّه ...
31 شهريور 1393